ماکرون به دنبال یک اسلام منور است

امانوئل ماکرون تصمیم گرفت رئیس جمهوری شود که سرانجام تنش ها را در مورد جمعیت جوان و در حال رشد مسلمان فرانسه کاهش می دهد. از زمان والری ژیسکار d’Estaing در دهه 1970 هر رئیس جمهور تصمیم به انجام این کار گرفته است. هیچکدام موفق نبودند و با هر شکست سهام خطر افزایش می یابد.

در 16 اکتبر ، یک جوان 18 ساله متولد چچن که در غرب پاریس زندگی می کند ، سر معلم مدرسه ساموئل پتی را که سرانجام کارتون هایی را به تمسخر حضرت محمد (ص) به بچه های بزرگسال در یک کلاس مدنی در کلاس مدنی در مورد آزادی بیان بریده بود ، قطع کرد. در تاریخ 29 اکتبر ، یک تونسی 20 ساله که ماه قبل از ورود با قایق از پناهندگی در ایتالیا رد شده بود ، در جنوب فرانسه حاضر شد. او در کلیسای نوتردام در نیس دو پرستش و یک مقدس را با چاقو کشت.

حتی قبل از حوادث آقای ماکرون سخنرانی بزرگی درباره “تجزیه طلبی” اسلام گرایان داشت. او قصد دارد حمایت مالی از امامان توسط دولت های خارجی را محدود کند. وی سازمانهایی را که ظاهراً با رادیکالیسم اسلامی همدل بودند ، مانند خیریه BarakaCity و مجموعه “ضد نژاد” علیه اسلام هراسی منحل کرد. وی قصد دارد آموزش در منزل را که در میان مسلمانان مذهبی رواج دارد ، ممنوع کند.

آقای ماکرون تقریباً تمام تخمهای خود را در سبد خرید قرار می دهد laïcité ، سیستم 115 ساله فرانسه برای تنظیم دین. (این کلمه به معنای “سکولاریسم” است.) در جلسه ای با شورای ایمان مسلمان فرانسه (CFCM) ، یک گروه رسمی چتر اسلامی تقریباً دو دهه پیش توسط وزیر کشور وقت نیکولا سارکوزی ایجاد شد ، آقای ماکرون جزئیات بیشتری را اضافه کرد. CFCM “شورای ملی ائمه” را ایجاد می کند. واعظان مانند پزشکان و وکلا معتبر یا دارای مجوز هستند. انتظار می رود تا هفته آینده CFCM “منشور ارزشهای جمهوریخواه” ایجاد کند که سازمانهای تشکیل دهنده آن به آن پایبند باشند. گزارش شده است که رئیس جمهور در این نشست گفت: “برخی امضا می کنند و برخی دیگر امضا نمی کنند.” “ما تماشا خواهیم کرد. یا با جمهوری هستید یا نیستید. “

در هفته های اخیر آقای ماکرون به مرور روزنامه های آنگلوفون ، به ویژه فایننشال تایمز و نیویورک تایمز ، پرداخته است. او شکایت می کند ، آنها خصومت او با اسلام گرایی را با خصومت با اسلام اشتباه می گیرند ، و منطقی را که لاسیته میانجیگرانه بین دین و دولت است ، درک نمی کنند. آیا آنها واقعاً؟ به احتمال زیاد آنها به سادگی به سیاست اسلام فرانسه در دو دهه گذشته نگاه کرده و این س toال را مطرح کرده اند که آیا laccité ابزار مناسبی برای آن است؟