سود رهبران شرکت را صادق نگه می دارد

مجمع جهانی اقتصاد نمی داند که هرگز اجازه می دهد یک بحران خوب از بین برود. سازمانی که پشت کنفرانس معروف سیاستمداران ، مدیران اجرایی ، افراد مشهور و “رهبران اندیشه” در داووس قرار دارد ، اکنون ابتکاری را به نام “بازپس گیری بزرگ” تبلیغ می کند. ایده این است که برای فرصت بازاریابی ارائه شده توسط Covid-19 ، شیشه های چپ میانه تکنوکرات را دوباره بسته بندی کنید.

تعداد کمی از این سیاست ها خطرناک است ، اما یکی شایسته توجه ویژه است: سرمایه داری سهامداران. سیب،

فیس بوک،

IBM و Walmart،

همه به عنوان شرکای شرکت در وب سایت مجمع جهانی اقتصاد ذکر شده است ، بدیهی است که با یک وظیفه مبهم و مبهم برای شرکت های خوب در جهان کار می کنند. با این وجود ، در زیر سخنان بلند ، سرمایه داری ذینفعان عمدتاً جبهه ای برای شرکتهای غیرمسئول است. این تلاشی برای جابجایی جریان وجوه نقدی از مصارف تولیدی برای پیشبرد مأموریت “حاکمیت جهانی” و ایجاد مراکز شرکتی و دولتی برای افراد وابسته در این راه است.

میلتون فریدمن الگوی مدرن معروف را ثابت کرد سهامدار سرمایه داری در مقاله ای در سال 1970. فریدمن با نوشتن در برابر خطراتی که در مفاهیم مشهور مسئولیت اجتماعی شرکت درک می کند ، استدلال می کند که وظیفه اصلی تجارت “استفاده از منابع خود و انجام فعالیت هایی است که برای افزایش سود خود تا زمانی که در قواعد بازی باقی بماند ، گفته می شود ، بدون تقلب فریب در یک رقابت آزاد و آزاد شرکت می کند. ” فریدمن به درستی متذکر شد که ، در اقتصاد بازار ، سود نشان دهنده ارزش ایجاد شده برای مشتریان است. بازرگانان به عنوان مقام شرکتی ، می توانند با تمرکز بر روی خطوط اصلی ، بیشترین عملکرد را انجام دهند.

اشراف متفکر دموکراسی های لیبرال غربی از این استدلال متنفر بودند و از آن زمان تاکنون با آن مبارزه کرده اند. رهبران تجارت که مشتاق اجتناب از آلودگی اخلاقی حرص و آز هستند ، اغلب ائتلاف ضد فریدمن را رهبری کرده اند. در سال 2019 ، مدیران عامل میزگرد کسب و کار بیانیه ای منتشر کردند و تأیید کردند که آنها “هر روز تلاش می کنند برای همه ذینفعان ما که منافع طولانی مدت آنها جدا نیستند ، ارزش آفرینی کنند.” منظور آنها از ذینفعان “مشتریان ، کارمندان ، تأمین کنندگان ، جوامع و سهامداران” است.

همانطور که اندرو اشتوتافورد ، نشریه ملی ریویو یادداشت می کند ، این چشم انداز از مزایای شرکت های گسترده ، مجموعه ای از مشکلات نماینده اصلی را در تصمیم گیری های عادی کسب و کار معرفی می کند. سود معیار مشخص و روشنی است که به سهامداران – مالکان – اجازه می دهد مدیران را نسبت به عملکرد خود مسئول بدانند. افزودن چندین هدف که به سود ارتباطی ندارند ، سردرگمی بی موردی را ایجاد می کند.

این اتفاقی نیست از سرمایه داری سهامداران به عنوان روشی برای مبهم ساختن آنچه که موفقیت در تجارت به حساب می آید استفاده می شود. با تمرکز کمتر بر سود و بیشتر بر ارزشهای مبهم اجتماعی ، مدیران “روشن فکر” آسان تر خواهند بود که حتی اگر منابع تجاری را هدر دهند ، از پاسخگویی جلوگیری کنند. گرچه تلاش برای ایجاد تجارت در مورد “عدالت اجتماعی” همیشه نگران کننده است ، پیوند معاصر تئوری ذینفعان و سرمایه داری بیدار ترکیبی به ویژه خطرناک و خنثی کننده پاسخگویی است.

بهتر است از آن اجتناب کنید. از آنجا که سود حاصل از افزایش درآمد و کاهش هزینه ها است ، مشاغلی که سود خود را در اولویت قرار می دهند باید سخت کار کنند تا در حالی که از مصرف کمتری استفاده می کنند ، بیشتر به مشتری بدهند. به طور خلاصه ، سود یک روش زیبا و مختصر برای ارتقا efficiency بهره وری در یک کسب و کار و همچنین جامعه کل است.

سرمایه داری سهامداران این روند را پاره می کند. وقتی اهداف دیگر با حداکثر بازده رقابت می کنند ، حلقه بازخورد ایجاد شده توسط سود ضعیف می شود. درآمد کمتر و هزینه های بیشتر دیگر به مالکان و افسران شرکت اطلاعاتی را که برای انتخاب سخت نیاز دارند نمی دهد. نتیجه این افزایش درگیری داخلی است: مالکین برای تعیین قدرت اولویت های شرکت بین خود جوی بازی می کنند. نظم و انضباط افسران شرکت سخت تر خواهد بود ، زیرا عملکرد ضعیف را همیشه می توان با اشاره به اهداف گسترده اجتماعی توجیه کرد. و هرچه این اهداف گسترده تر ارجحیت داشته باشند ، مشاغل بیشتری از منابع کمیاب برای ارائه منافع کمتری به مشتریان استفاده خواهند کرد.

با توجه به این مشکلات ، چرا شرکت های برجسته وارد Great Reset می شوند؟ برخی از افراد درون سازمان ها ممکن است به سادگی ترجیح دهند که شرکت ها موضع گیری های سیاسی صحیحی داشته باشند و هزینه آن را در نظر نگیرند. دیگران ممکن است فکر کنند که این امر در یک بیانیه مطبوعاتی خوب به نظر می رسد و هرگز جایی نخواهد برد. گروه سوم ممکن است در شغل های دولتی آرزو داشته باشند و حمایت از مسئولیت اجتماعی شرکت ها را پلی قلمداد کنند.

سرانجام ، کسانی هستند که فکر می کنند می توانند شخصاً از کاهش کارایی شرکت بهره مند شوند. همانطور که مشاغل جریان نقدی را از کاربردهای سودجو به سمت اولویت های اجتماعی هدایت می کنند ، موقعیت های سودآور مدیریت ، مشاوره ، نظارت و موارد دیگر نیز باید ایجاد شود. آنها آنها را پر می کنند. این رانت جویی است ، که با تلاقی فزاینده تجارت و دولت امکان پذیر است و توسط تقوای اجتماعی معاصر تقویت می شود.

مجمع جهانی اقتصاد دوست دارد در مورد نیاز به “حکمرانی جهانی” بحث کند ، اما جمعیت داووس می داند که این نوع مهندسی اجتماعی فقط توسط دولتها حاصل نمی شود. شرکت های چند ملیتی به طور فزاینده ای مقامات مستقل هستند. همکاری آنها ضروری است.

حمایت از سرمایه داری سهامداران را باید در برابر این زمینه دید. اگر به طور گسترده ای تصویب شود ، نتیجه قابل پیش بینی مسئولیت شرکت ها را از بین خواهد برد زیرا رهبران تجارت به طور فزاینده ای مانند بوروکرات های جهانی رفتار می کنند. امروز سرمایه داری سهامداران وسیله ای برای دستیابی به برنامه های سیاسی داووس در شرکت ها است.

فریدمن به خوبی نوع افسر سازمانی را که بیش از حد به سود جویی اعتراض می کند ، می دانست: “بازرگانانی که از این طریق صحبت می کنند ، عروسک های بی فایده نیروهای فکری هستند که اساس جامعه آزاد را در دهه های گذشته تضعیف می کنند.” در آنوقت او راست می گفت، و الآن نیز راست می گوید. ما باید سرمایه داری سهامداران را به عنوان تصور غلط از حرفه تجارت رد کنیم. اگر ما به شدت از سرمایه داری سهامداران دفاع نکنیم ، از نزدیک خواهیم دید که موارد موذیانه دیگری وجود دارد که تجارت می تواند دنبال کند تا سود.

آقای سالتر دانشیار اقتصاد در کالج تجارت راولز در دانشگاه تکزاس تگزاس ، عضو م Instituteسسه بازار آزاد تگزاس تک و عضو ارشد پروژه پول صحیح موسسه تحقیقات اقتصادی آمریکا است.

در این بخش از سخنرانی با عنوان “آیا سرمایه داری انسانی است” که در دانشگاه کرنل در سال 1978 ایراد شد ، میلتون فریدمن به س questionالی در مورد منافع شخصی و اخلاق شرکت های سودجو پاسخ می دهد. تصویر: بایگانی CSU / مجموعه اورت

حق چاپ © 2020 داو جونز و شرکت ، کلیه حقوق محفوظ است. 87990cbe856818d5eddac44c7b1cdeb8